loading...
..:: آذربايجان::..
توحيد بازدید : 127 پنجشنبه 31 مرداد 1392 نظرات (0)
«برادر امام» همه را در وهله اول به یاد آیت الله سید مرتضی پسندیده می اندازد. اما رهبر فقید انقلاب تنها همین یک برادر را نداشتند بلکه برادر دیگری نیز بود به نام «سید نورالدین هندی» که در 30 تیر 1355 درگذشت.در تمام 34 سال گذشته اما بسیار به ندرت درباره این برادر گفته شده است.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ؛ «برادر امام» همه را در وهله اول به یاد آیت الله سید مرتضی پسندیده می اندازد. اما رهبر فقید انقلاب اسلامی تنها همین یک برادر را نداشت. بلکه برادر دیگری نیز داشت به نام «سید نورالدین هندی» که در 30 تیر 1355 درگذشت.

در تمام 34 سال گذشته اما بسیار به ندرت درباره این برادر گفته شده است. شاید به خاطر سوء استفاده ای که ساواک به خاطر این نام خانوادگی در پیش از انقلاب انجام داده بود. یک بار البته حجت الاسلام جلالی خمینی در برنامه ای تلویزیونی نکاتی را درباره این برادر امام گفت اما چون در کنار موارد دیگر مطرح شد بازتاب رسانه ای چندانی نداشت. این بار اما نشریه حریم امام (متعلق به آستان مقدس امام خمینی) در سی و هفتمین سالروز درگذشت سید نورالدین از او یاد کرده و درباره اش نوشته است.(شماره 75- صفحه 18)

بخش هایی از این مطلب از این قرار است:

- سید نورالدین – که در خانه به نورالله مشهور بود- در سحرگاه اول اسفند 1276 خورشیدی در همان خانه ای که 5 سال بعد امام خمینی به دنیا آمد چشم به جهان گشود.

- هر چند ابتدا به تحصیل حوزوی پرداخت ولی بعد علاقه ای نشان نداد و به کشاورزی مشغول شد. در عین حال به کسب معلومات قضایی نیز می پرداخت.

- پس از کودتای سوم اسفند 1299 و تاسیس تشکیلات جدید اداری به خصوص ادارات قضایی به خاطر معلومات و سر شناسی ،آقا نورالدین به ریاست دادگستری خمین برگزیده شد. البته در رسیدگی به امور قضایی خمین تنها نبود بلکه پسر عمه اش – میرزا علی محمد امام جمعه - نیز به عنوان فقیه دادگستری مددیار او بود.

- بعدها به دلیل ارتباط نزدیک با بختیاری ها مغضوب رضا خان سردار سپه شد و مورد پیگرد قرار گرفت به گونه ای که در سال 1303 از سوی نظمیه بازداشت شد. در پی آن سید نورالدین ناچار از ترک اداره دادگستری شد و به عنوان وکیل دادگستری مشغول کار شد و تا آخر نیز در این شغل باقی ماند.

برادر کمتر معرفی شده امام (ره) +عکس



- آقا نورالله به رسم آن زمان از هنگام شروع به تحصیل از 6 سالگی عبا و عمامه استفاده می کرد و در دوره کار دادگستری خمین و وکالت نیز با همین لباس فعالیت داشت اما در سال 1313 از زمانی که قانون پوشیدن لباس های متحد الشکل برای مردان تصویب و اجباری شد و برای لباس روحانیت هم مجوز و حکم اجتهاد می خواستند چون مجوز معمم بودن نداشت ناگزیر از کنار گذاشتن عبا و عمامه شد و تا آخر عمر نیز لباس رسمی – کت وشلوار و کراوات – بر تن داشت.

- ایشان در نهایت در 79 سالگی در تیرماه 1355 درگذشت و در قم (آرامستان باغ بهشت – رو به روی گلزار شهدای قم) به خاک سپرده شد.

- خانم فاطمه طباطبایی عروس امام هم در خاطرات خود به او اشاره می کند: « آقای هندی با توجه به شغل وکالت به دلیل دشمنی یکی از موکلین در آغاز دهه 40 با چاقو به شدت مضروب شد و چند هفته در بیمارستان بستری بود و امام خمینی برای عیادت برادر از قم به تهران می آمد.»

- پس از فوت او امام نامه ای از نجف فرستادند: «من الان تنها نشسته ام و به برادرم که در این آخر عمر موفق نشدم او را ببینم فکر می کنم تقدیر این است که من به ملاقات عزیزانم نایل نشوم. از امشب مجلس ختم در مسجد شیخ منعقد است... مقدر بود که من به مجلس عزای برادرم بروم. زنده باشم و تحمل مصیبت کنم ... من با حال بسیار افسرده این نامه را نوشتم..»

- علت تفاوت نام خانوادگی برادران (مصطفوی، پسندیده و هندی) این بود که به موجب قانون اولیه ثبت احوال در هر شهر نباید نام خانوادگی اشخاص تکراری می شد. لذا آقا روح الله نام خانوادگی مصطفوی (برگرفته از نام پدر) و سید مرتضی و سید نورالدین به رغم منع قانونی هر دو نام خانوادگی هندی را برمی گزینند.... در جریان جنگ جهانی دوم ( سال های 1317 و 1318 خورشیدی) که سربازان هندی برای انگلیسی ها می جنگیدند رضا شاه که به نوعی با آلمان ها بود با هر چه یادآور انگلیس و هند باشد مخالف بود و به همین خاطر حذف آثار هندی و انگلیسی در دستور کار دولت قرار گرفت و کمیسیونی برای رسیدگی به نام خانوادگی آقا مرتضی و آقا نورالدین در خمین تشکیل شد که رای به تغییر نام هندی داد. آقا مرتضی قبول کرد و «پسندیده»را پیشنهاد داد و کمیسیون پذیرفت ولی آقا نورالدین از رای کمیسیون اطاعت نکرد.

- ساواک بعدها درصدد برآمد از نام خانوادگی «هندی» علیه امام سوء استفاده کند اما به نتیجه مورد نظر دست نیافتند.

- امام خمینی پس از بازگشت به ایران و بعد از یک ماه که از تهران به قم رفتند، پس از دو سال و نیم این امکان را یافتند که بر مزار برادر حاضر شوند.
برچسب ها امام , برادرامام , خمینی ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
تبريزلي اورمولو زنگانلي اردبيللي ... فرقي يوخ!!! (( آزربايجانليام )) بيرينجي شعاريم و اينانجيم: گوج بيرليکده --------------- خوشحال ميشم با افراد زيادي با هر طرز تفکري اشنا بشم بيشترين چيزي که ازش نفرت دارم خرافات هست مخصوصا خرافات در دين و کساني که اونو رواج ميدن ---------------------------------------- امام علي(ع) به مالک اشتر: اي مالک! اگر شب هنگام کسي را در حال گناه ديدي، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شايد سحر توبه کرده باشد و تو نداني... -------------------- هيچ موجودي که براي کبوتر بودن خلق شده باشد کرکس نمي شود ، مگر انسان! ويکتور هوگو --------------------- نجيب بودن يک ملت به‌‌ اندازه روشنفکر بودن يک اسب غم‌انگيز است! از روبه‌رو، با شلاق کيومرث منشي‌زاده سيزين گوزل نظريزي بكليريك براي دلود برخي فايل ها حتما بايد عضو سايت شويد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    بهترين خريد تراكتور از نظر شما كدام بازيكن است ؟
    به نظر شما تراكتور جديد موفق ميشود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 302
  • کل نظرات : 40
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 36
  • آی پی امروز : 93
  • آی پی دیروز : 32
  • بازدید امروز : 139
  • باردید دیروز : 92
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 139
  • بازدید ماه : 1,659
  • بازدید سال : 19,786
  • بازدید کلی : 431,608